بنی آدم

آبان ۳۰، ۱۳۸۵

(كريمه اهل بيت (س

هوالكریم

تاریخ چشم به راه فاطمه ای دیگر است. انتظار به سر می آید و شمیم دلنوازی، خانه خورشید را فرا میگیرد. خنكای حضور دوباره فاطمه (س) در فضای مدینه جاری می شود و كوثر فاطمی، جوشیدن میگیرد. به كوچه باغهای حرم تو پناه می آورم و در سایه سار ملكوتی آن، نفسی تازه می نمایم. كنار نهر استجابت می نشینم و قطره ای می شوم در آبی زلال اشك های زائرانت. ضریح نورانی ات را در آغوش میگیرم و از بین شبكه های آن، مزار مطهر تو را تماشا می كنم. باورم نمی شود! آیا به این سادگی به زیارت تو آمده ام! تو كه زیارتت، همسان زیارت یاس گمشده مدینه است

سلام

اول ذی‌القعده ، سالروز ولادت باسعادت كوثر همیشه جاری كویر قم، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و روز دختر بر تمامی عاشقان اهل بيت عصمت و طهارت بالاخص دختران ايران اسلامی مبارك باد



قال ابوالحسن الرضا علیه السلام :
إن للجنه ثمانیه أبواب ولاهل قم واحد منها فطوبی لهم ، ثم طوبی لهم ثم طوبی لهم
برای بهشت هشت در است وبرای اهل قم یكی ازآن درهاست . پس خوشا به حال آنان ، خوشا به حال آنان ،خوشا به حال آنان

حضرت فاطمه معصومه (س) دخت گرامی امام موسی کاظم (ع) و خواهر امام رضا (ع) و عمه امام جواد (ع) است و از بانوان والا مقام و نمونه تاریخ اسلام محسوب می شود.
وی در اول ذیقعده سال 173 ق (به روایتی سال 183ق) در مدینه منوره چشم به جهان گشود. مادر پارسای وی نجمه و به روایتی خیزران نام داشت. او بزرگترین دختر امام هفتم (ع) و برجسته ترین آنها بود. دانشمند فرزانه حاج شیخ عباس قمی در این باره می نویسد:افضل آنها سیده جلیله معظمهء فاطمه بنت امام موسی (ع) معروف به معصومه است.
نام او فاطمه و مشهور ترین لقب ایشان معصومه است. این لقب را امام هشتم (ع) به وی عطا فرمود اگر چه روزگار با حبس های پی در پی و شهادت زود هنگام امام هفتم (ع) از همان اوان کودکی مهر و محبت پدرانه را از این بانوی فرزانه دریغ نمود. لیکن دستان نوازشگر برادر بزرگوارش نگذاشت غبار غم بر آیینه دل او بنشیند آن حضرت (ع) از دوران کودکی به برادر بزرگوارش سخت انس گرفت و در دامن پر مهر وی پرورش یافت و از کشتزار دانش ، حکمت، عصمت و عفاف امامتش خوشه ها چید. القاب متعددی همچون طاهره ، عابده، رضیه، تقیه، عالمه، محدثه، حمیده، و رشیده گوشه ای از فضیلتها و سجایای اخلاقی آن بانوی گرامی را بازگو می کند. روزی گروهی از شیعیان از راه دور به دیدار امام موسی بن جعفر (ع) آمدند ولی ایشان به مسافرت رفته بود. آنان پرسشهایی داشتند که آن را نوشته و به دست بانو معصومه (س) دادند. حضرت پاسخ آن پرسشها را نوشته فردای آنروز به آنان رساند. آن گروه هنگام بازگشت در بین راه با امام کاظم (ع) برخورد کردند و ماجرا را شرح دادند. امام فرمود: پاسخها را به من نشان دهید. وقتی پاسخها را دیدند فرمودند: ابوها فداها. یعنی پدرش به قربان چنین دختری!
در پی عزیمت اجباری حضرت رضا (ع) از مدینه به مرودر سال 200 ق و یک سال بی خبری؟ خاندان پیامبر (ص) از وی این بانوی گرامی تاب دوری نیاورد و برای آگاهی از حال برادر سختی سفر را به جان خرید و در سال 201 ق از مدینه به قصد مرو راهی ایران شد . از چگونگی این سفر و همراهان وی اطلاع دقیقی در دست نیست. اما نوشته اند چون به ساوه رسید سخت بیمار شدو از همراهان خواست وی را به قم برسانند.
هنگامی که خبر آمدن ایشان به خاندان سعد اشعری رسید تصمیم گرفتند به پیشواز آن حضرت بروند ولی یکی از آنان به نام موسی بن خزرج بر دیگران پیشی گرفت و شبانه به استقبال وی شتافت. پس از شرفیابی مهار ناقه آن حضرت را گرفت و به سوی قم حرکت داد.

استقبال گرم شیعیان قم از حضرت معصومه (س)
علامه مجلسی از تاریخ قدیم (تألیف فاضل دانشمند حسن بن محمد که در سال 378 ق نوشته شده) نقل می کند که گفت: قول صحیح تر این است : هنگامی که خبر ورود حضرت معصومه (س) به ساوه و خبر بیماری او به آل سعد (شیعیان عرب اشعری) رسید آل سعد به اتفاق تصمیم گرفتند به ساوه بروند و آن حضرت را دعوت کرده و به قم بیاورند. در میان آنها موسی بن خزرج بن سعد اشعری وقتی که به کاروان حضرت معصومه (س) رسید مهار شتر او را (که آن حضرت در این هنگام در میان محمل سوار بر شتر بود) گرفت و او را به قم آورد و در خانه خود مهمان نمود . حضرت معصومه (س) شانزده یا هفده روز در خانه موسی بستری بود تا از دنیا رفت.
نظر به این که حضرت معصومه (س) دهم یا دوازدهم ربیع الثانی از دنیا رفت و شانزده روز در قم زیست نتیجه می گیریم که ورود آن حضرت به قم تقریباً در روز 23 ربیع الاول سال 201 قمری بوده است. مردم قم که اکثریت قاطع آنها شیعه بودند از ورود حضرت معصومه (س) به قم بسیار شادمان شدند.
در این چند روزی که حضرت معصومه (س) در قم بود از فراق برادر می گریست و بسیار غمگین بود. در سرای موسی بن خزرج عبادتگاهی داشت که هنوز باقی است و هم اکنون آن مکان مقدس با بنایی با شکوه مشخص است و در کنار آن مسجد مجلل و چند حجره وجود دارد که به عنوان مدرسه علمیه ستیه (در محله میدان میر قم) خوانده می شود. سرانجام آن حضرت پس از هفده یا شانزده روز از دنیا رفت. مردم قم با خبر رحلت او بسیار محزون و سوگوار شدند به خصوص خاندان اشعری در سوگ و غم فرو رفتند.

ماجرای دفن جنازه مطهر حضرت معصومه (س)
زمینی که هم اکنون مرقد مطهر حضرت معصومه (س) و صحن و سرای آن حضرت در آن جای دارد در عصر ورود حضرت معصومه (س) به قم با نام بابلان خوانده می شد و از باغهای ساحلی موسی بن خزرج اشعری بود. پس از وفات حضرت معصومه (س) جنازه مطهر او را غسل داده و کفن کردند. و به همین زمین آوردند تا به خاک بسپارند . آل سعد سردابی حفر کردند در این وقت بین آل سعد اختلاف شد که چه کسی جنازه آن حضرت را در آن سرداب به خاک بسپارد؟ سرانجام اتفاق کردند که سیدی پرهیزکار و پیرمردی پارسا که به نام قادر معروف بود وارد سرداب شود و آن گوهر پاک را دفن کند. وقتی که به سراغ آن پیرمرد رفتند ناگاه از جانب صحرا دو نفر سوار نقابدار پیدا شدند وقتی به نزدیک رسیدند از مرکب خود پیاده شده و بر جنازه حضرت معصومه (س) نماز خواندند سپس داخل سرداب شده و جنازه را دفن کردند آنگاه بیرون آمدند و رفتند و کسی نفهمید که آنها چه کسی بودند. آن گاه موسی بن خزرج سقف وسایبانی از بوریا بر سر قبر مطهر برافراشت تا هنگامی که زینب دختر امام جواد (ع) وارد قم شد و قبه ای بر روی ان مرقد مطهر بنا کرد.
بعضی احتمال داده اند که نقابدار حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) بوده اند . این موضوع نیز در جای خود بسیار مورد توجه است از این رو که در مورد امامان (ع) دستور داده شده که جنازه آنها را امام دفن کند. بعضی از خواص نیز دارای چنین امتیازی هستند مانند حضرت عباس (ع) که جنازه مطهرش را امام سجاد (ع) دفن کرد وقتی بنی اسد برای کمک پیش آمدند امام سجاد (ع) به آنها فرمود : ان معی من یعیننی ؛کسانی ( از فرشتگان و ملکوتیان) همراه من هستند و مرا در دفن جنازه حضرت عباس کمک می کنند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

لقب ديگر حضرت معصومه(س) «كريمه اهل بيت» است. اين لقب نيز بر اساس رؤياى صادقانه يكى از بزرگان، از سوى اهل بيت به اين بانوى گرانقدر داده شده است. ماجراى اين رؤياى صادقانه بدين شرح است :مرحوم آيت اللّه سيّد محمود مرعشى نجفى، پدر بزرگوار آيت اللّه سيد شهاب الدين مرعشى (ره) بسيار علاقه مند بود كه محل قبر شريف حضرت صدّيقه طاهره (س) را به دست آورد. ختم مجرّبى انتخاب كرد و چهل شب به آن پرداخت. شب چهلم پس از به پايان رساندن ختم و توسّل بسيار، استراحت كرد. در عالم رؤيا به محضر مقدّس حضرت باقر(ع) و يا امام صادق (ع) مشرّف شد. امام به ايشان فرمودند:«عَلَيْكَ بِكَرِيمَةِ اَهْل ِ الْبَْيت ِ.» يعنى به دامان كريمه اهل بيت چنگ بزن .ايشان به گمان اينكه منظور امام (ع) حضرت زهرا(س) است، عرض كرد: «قربانت گردم، من اين ختم قرآن را براى دانستن محل دقيق قبر شريف آن حضرت گرفتم تا بهتر به زيارتش مشرّف شوم.»امام فرمود: «منظور من، قبر شريف حضرت معصومه در قم است.» سپس افزود:«به دليل مصالحى خداوند مى خواهد محل قبر شريف حضرت زهرا(س) پنهان بماند; از اين رو قبر حضرت معصومه(س) را تجلّى گاه قبر شريف حضرت زهرا(س) قرار داده است. اگر قرار بود قبر آن حضرت ظاهر باشد و جلال و جبروتى براى آن مقدّر بود، خداوند همان جلال و جبروت را به قبر مطهّر حضرت معصومه(س) داده است.»مرحوم مرعشى نجفى هنگامى كه از خواب برخاست، تصميم گرفت رخت سفر بر بندد و به قصد زيارت حضرت معصومه (س) رهسپار ايران شود. وى بى درنگ آماده سفر شدو همراه خانواده اش نجف اشرف را به قصد زيارت كريمه اهل بيت ترك كرد.

به جـــان پاک تو ای دختر امام، ســلام
به هر زمان و مـکان و به هر مقام، سـلام

تویـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو
بر آن مقام رفیع و بـر این مقام، ســلام

بــه هر عدد که تکلم شـود به لیل و نهار
هـزار بـار فـزون تـر ز هـر کـلام، ســلام

صبــح تا شب و از شام، تا طلیعه صبـــح
بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام

در آســـمان ولایــت، مــه تمــامی تـــو
ز پای تا به سرت ای مـــه تـمـام، ســلام

به پیشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونین
ز فـرد فـرد خلیـق، به صبح و شام ســلام

منم که هر سر مویم به هر زمان گویـد
به جـان پاک تـو ای دخـتـر امـام، ســلام

زیارت بانوی مکرم اسلام حضرت فاطمه معصومه (س)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

كرامات حضرت معصومه (س) خيلی زياد است و خيلی‌ها اين كرامات رو تعريف كرده‌اند. اما يكی از مهمترين و زيباترين كراماتش برای من ، ازدواج من با همسرم بود. دوران جوانی ، هر سال در شام غريبان آقا امام حسين (ع) شبانه با چند نفر از بچه‌های بسيج از تهران به زيارت حرم آن بزرگوار می‌رفتيم. سال 74 هم در شام غريبان به حرم كريمه اهل بيت (س) رفتيم . مدت دو سالی بود كه برای خواستگاری می‌رفتيم و همسر مناسبی پيدا نمی‌شد . اون سال همون جا از آن بزرگوار خواستم كه تا سال ديگه همسر مورد علاقه‌ام رو برام پيدا كنند. يك سال نشده بود كه به خودم اومدم و ديدم كه با يك خانم با كمالات ازدواج كرده‌ام . جالب اين‌كه خانواده همسرم اهل قم بوده و ايشان نيز در حرم برادر گرامی حضرت معصومه (س) ، حضرت احمد ابن موسی (س) ، ملقب به شاه چراغ ( واقع در شيراز ، شهری كه بنده سه سال در جوار آن حضرت تحصيل كرده بودم ) همين آرزو را كرده بودند. و اين برادر و خواهر بزرگوار ما دو نفر را به‌ هم رساندند.

التماس دعا