بنی آدم

بهمن ۱۷، ۱۳۸۴

سوگ‌نامه هشتم محرم


هوالاكبر


سلام

ديدار دو فرمانده :

ممنوعيت آب فرات براى سپاهيان امام حسين عليه السلام از سوى عمر بن سعد، وضعيت ناهنجار و نگران كننده اى ميان طرفين به وجود آورد و احتمال آغاز جنگ و خون ريزى ، هر لحظه قوى‌تر مى شد. امام حسين عليه السلام براى كاهش دادن حساسيت‌هاى دو سپاه و ايجاد تفاهم ميان طرفين ، خواستار ملاقات خصوص با عمر بن سعد گرديد.عمر بن سعد از پيشنهاد امام حسين عليه السلام استقبال كرد و در شب هشتم محرم در خيمه‌اى ميان دو لشكر گاه خلوت كرده و تا پاسى از شب با هم گفت و گو كردند. سپاهيان از متن گفت و گوى دو فرمانده بى خبر بودند، ولى همين مقدار را مى دانستند كه آن دو به توافق هاى تازه اى رسيدند.(207) از ابومخنف ، روايت شده است كه ملاقات آن دو، تنها همين يك بار نبود بلكه آنان سه يا چهار بار با يكديگر ملاقات و گفت و گو نمودند.(208) عمر بن سعد پس از گفت و گو با امام حسين عليه السلام نامه اى رضايت بخش براى عبيدالله بن زياد ارسال كرد و در آن نوشت : خداوند، نائره جنگ ما را خاموش كرد و امر امت را اصلاح نموده است . حسين بن على هم اكنون حاضر است از همان جايى كه آمده است برگردد و يا به سوى يكى از مرزهاى كشور برود و بسان ساير مسلمانان زندگى كند. نه از او بر ضد ما و نه از ما بر ضد او چيزى در ميان نباشد، و يا به جانب شام نزد يزيد بن معاويه رفته و اختلافش را با وى حل و فصل كند. اى عبيدالله ، اين پيشامد هم مى تواند موجب خرسندى تو و هم موجب اصلاح امت باشد.لازم به يادآورى است چيزهايى كه عمر بن سعد در اين نامه به آنها اشاره كرد، برداشت هاى شخصى وى و يا مبالغه گويى‌اش براى آرام كردن عبيدالله و اصلاح ذات البين بود، زيرا امام حسين عليه السلام كه با هدف امر به معروف و نهى از منكر اقدام به اين قيام نموده بوده ، هيچ گاه به شخصى چون عمر بن سعد، چنين تعهدى نمى داد. به هر حال ، نامه عمر بن سعد به دست عبيدالله رسيد. وى پس از خواندن نامه گفت : اين نامه مردى است كه نسبت به اميرش ناصح و نسبت به امتش ‍ مشفق است . بايد پيشنهاد وى را پذيرفت .شمر بن ذى الجوشن كه در مجلس عبيدالله حاضر بود، برآشفت و به عبيدالله گفت : اى امير، آيا پيشنهاد او را پذيرفته اى ؟ هم اينك حسين بن على با پاى خود در سرزمين تو گام نهاده است و در پهلوى تو جاى گرفته است . به خدا سوگند، اگر امروز است دست تو رهايى پيدا كند، ديگر نمى‌توانى بر او دست يابى . در آن صورت ، او هر روز عزيزترين و نيرومندتر مى گردد و تو ناتوان‌تر و خوارتر خواهى شد. او را رها مكن و در اختيار خود بگير، در آن صورت هر تصميمى كه درباره اش بگيرى مى‌توانى جامه عمل بپوشانى . (209) گفتار خصمانه و تحريك آميز شمر، تاثير بسزايى در عبيدالله به وجود آورد به طورى كه نظرش درباره امام حسين عليه السلام دوباره تغيير كرد و در همان ساعت ، نامه شديد اللحنى براى عمر بن سعد نوشت و به اين مضمون فرمان داد كه يا از حسين بن على براى يزيد بيعت بگيرد و يا بر او بتازد و سرش را از بدن جدا كند و تمام ياران او را از دم تيغ بگذراند و بر بدن هاى آنان اسب بتازاند. گرچه اسب تاختن بر بدن هاى آنان، فايده اى ندارد و ليكن چون از زبانم جارى شده است ، بايد انجام دهى .سپس يادآور شد: اى عمر بن سعد، اگر آن چه را به تو فرمان داده ام انجام دهى ، در نزد ما عزيز و سربلندى و به آمال خود مى رسى ، ولى اگر تمايلى براى نبرد با حسين ندارى ، از فرماندهى سپاه معزول بوده و كارهاى ســـــــپاه را به شمر ذى الجوشن بسپار. عبيدالله اين نامه را به شمر سپرد و او را روانه كربلا كرد. (210)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آن شب که آســـمان خدا بی ستاره بود
مردی حضور فاجعه را در نظاره بود

ســـهم کبوتران حـــرم ، از حـــرامیان
بال شکسته ، زخم فزون از شماره بود

درسوگ خیمه های عطش ، زارمی‌گریست
مشــــــکی کـــه در کنار تنی پاره پاره بود

زخمی که تا همیشه به نای رباب بود
از شـــــور نینوایی یک گاهواره بود

می دوخت چشم حسرت خود را به قتلگاه
انگشتری که همســـــــــــفر گوشواره بود

راهی که کوچه کوچه به بن بست می رسید
در طول این مســـــــیر ، فقط راه چاره بود

از کوچه های شب زده کوفه می گذشت
پیکی روان به جـانـب دارالعمـــاره بود

« پروانه »

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نوحه دل حضرت علی‌اكبر- 1 (س)

نوحه دل حضرت علی‌اكبر - 2 (س)

نوای دل (زيارت عاشورا)

كليپ شد تا محرم

التماس دعا.

نظرات رسيده: 1

  • بهمن ۱۸, ۱۳۸۴ ۵:۴۳ بعدازظهر

    نظر Anonymous ناشناس :

    دشت‌ غم‌ دشت‌ عطش‌ دشت‌ بلايي‌ كربلا
    سينه‌ سوز و جانگذار و غم‌ فزايي‌ كربلا

    جمعي‌ از خوبان‌ عالم‌ را هدايت‌ بر سر است‌
    باز كن‌ در دل‌ براي‌ عشق‌ جايي‌ كربلا

    زود باشد كاروان‌ در كوي‌ تو منزل‌ كند
    ميزبان‌ حضرت‌ خون‌ خدايي‌ كربلا

    خيمه‌هاي‌ عاشقان‌ برپا شود در خاك‌ تو
    تو به‌ حج‌ عشق‌ تصوير منايي‌ كربلا

    تو غريبه‌ نيستي‌ با آستان‌ اهل‌ بيت
    آشناي‌ زادة‌ خيرالورايي‌ كربلا

    طور سينايي‌، كني‌ موساي‌ عمراني‌
    طلب‌ خضر امكاني‌ پي‌ آب‌ بقايي‌ كربلا

    كعبة‌ آل‌ رسولي‌ ثاني‌ بيت‌ الحرام‌
    بعثت‌ پاك‌ حسيني‌ را حرايي‌ كربلا

    آية‌ عشقي‌ ولي‌ هرگز نمي‌شد باورت
    افكني‌ بين‌ دو عاشق‌ را جدايي‌ كربلا

    آه‌ از روزي‌ كه‌ زينب‌ غرِ خون‌ بيند تو را
    كه‌ هم‌ آغوش‌ تن‌ اهل‌ ولايي‌ كربلا

    روز عاشورا كه‌ باغ‌ فاطمه‌ پرپر شود
    همنوا با زينبش‌ نغمه‌ سرايي‌ كربلا

    آن‌ زمان‌ كه‌ دست‌ عباس‌ از بدن‌ گردد
    جدا ميزبان‌ مقدم‌ خيرالنسايي‌ كربلا

    عصر عاشورا كه‌ آيد قتلگاهت‌ ديدني‌ است
    عشق‌ با خون‌ مي‌كند جلوه‌ نمايي‌ كربلا

    كاش‌ مي‌گفتي‌ كه‌ گلچين‌ لاله‌ را پرپر مكن‌
    واي‌ زين‌ نامردمي‌ و بي‌ حيايي‌ كربلا

    ميهمان‌ را با لب‌ عطشان‌ چه‌ قومي‌ مي‌كشد؟
    واي‌ از اين‌ كوفه‌ و اين‌ بي‌ وفايي‌ كربلا

    اي‌ زمين‌ اي‌ ارض‌ اقدس‌ اي‌ حريم‌ كبريا
    تا ابد با آل‌ زهرا همنوايي‌ كربلا

     

نظر شما چيه؟

بازگشت به صفحه اصلی