بنی آدم

بهمن ۰۴، ۱۳۸۵

عمو حسينم


هوالكريم



روز پنجم محرم

در اين روز كه مطابق با روز يكشنبه بوده است، عبيدالله بن زياد مرادى را به دنبال شبث بن ربعى(41) فرستاد كه در دارالاماره حضور يابد، شبث بن ربعى خود را به بيمارى زده بود و مى‏خواست كه ابن زياد او را از رفتن به كربلا معاف دارد، ولى عبيدالله بن زياد براى او پيغام فرستاد كه: مبادا از كسانى باشى كه خداوند در قرآن فرموده است: «چون به مؤمنين رسند گويند: از ايمان آورندگانيم، و هنگامى كه به نزد ياران خود - كه همان شياطينند - روند، اظهار دارند: ما با شماييم و مؤمنين را به سخره مى‏گيريم»(42)، و به او خاطر نشان ساخت كه اگر بر فرمان ما گردن مى‏نهى و در اطاعت مائى، در نزد ما بايد حاضر شوى.
شبث بن ربعى، شبانگاه نزد عبيدالله آمد تا رنگ گونه او را نتوان به خوبى تشخيص داد! ابن زياد به او مرحبا گفته و در نزد خود نشاند و گفت: بايد به كربلا روى، پس شبث قبول كرد و عبيدالله او را به همراه هزار سوار به سوى كربلا گسيل داشت.(43)
سپس عبيدالله بن زياد به شخصى به نام زحر بن قيس با پانصد سوار مأموريت داد كه بر جسر صراه(44) ايستاده و از حركت كسانى كه به عزم يارى امام حسين از كوفه خارج مى‏شوند، جلوگيرى كند، فردى به نام عامر بن ابى سلامه كه عازم بود براى پيوستن به امام حسين عليه‏السلام از برابر زحربن قيس و سپاهيانش گذشت، زحر بن قيس به او گفت: من از تصميم تو آگاهم كه مى‏خواهى حسين را يارى كنى، باز گرد! ولى عامر بن ابى سلامه بر زحرى بن قيس و سپاهش حمله ور شد و از ميان سپاهيان گذشت و كسى جرأت نكرد تا او را دنبال كند. عامر خود را به كربلا رساند و به امام حسين عليه‏السلام ملحق شد تا به درجه رفيع شهادت نائل آمد، او از اصحاب اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه‏السلام بود كه در چندين جنگ در ركاب آن حضرت شمشير زده است.(45)

تعداد لشكر عمر بن سعد

در تعداد كل لشكريانى كه به همراه عمربن سعد در كربلا حضور پيدا كردند تا با امام حسين عليه‏السلام بجنگند، اختلاف است، ولى نكته‏اى كه نبايد فراموش كرد اين است كه تعداد نظاميان جيره خوارى كه از حكومت وقت، حقوق و لباس و سلاح و لوازم جنگى دريافت مى‏كردند سى هزار نفر بوده است.(46) و (47)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نواها :
نغمه‌های روز پنجم محرم
نوای دل
حضرت عبدالله (ع)

اون دعای خاصی كه خواسته بودم فراموش نشه‌هاا

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

‌پی‌نوشت‌ها:
____________
41- شبث بن ربعى (به فتح شين و بأ و كسر رأ) گويا پيامبر را درك كرده و مؤذن سجاح (كه ادعاى نبوت كرد) بود، سپس به اسلام باز گشت و در صفين از حضرت على عليه‏السلام جدا شد و به خوارج پيوست و بعد از آن توبه كرد، و بالاخره از قتله امام حسين عليه‏السلام گرديد. مدائنى گفته: او متولى سپاهيان شام در كوفه بود. و عجلى گفته: شبث بن ربعى از جمله كسانى كه بر قتل على عليه‏السلام كمك كرده است و او از جمله كسانى است كه براى امام حسين عليه‏السلام نامه نوشته و او را به كوفه دعوت نموده است. (وسيلة الدارين 89).
42- و اذا لقواالذين آمنوا قالوا آمنا و اذا خلوا الى شياطينهم قالوا انا معكم انما نحن مستهزئون) (سوره بقره: 14).
43- عوالم العلوم 17/237.
44- نام پلى است كه مردم كوفه براى رفتن به كربلا از آن عبور مى‏كردند.
45- مقتل الحسين مقرم 199.
46- الامام الحسين و اصحابه 230 / مقتل الحسين مقرم 201.
47- مفضل بن عمر از امام صادق عليه‏السلام نقل كرده است كه فرمود: حسين بن على عليه‏السلام بر برادرش امام حسن عليه‏السلام وارد شد و چون بر او نظر نمود گريست، امام حسن عليه‏السلام از علت گريه سؤال كرد، امام حسين عليه السلام فرمود: براى مصائبى كه بر تو وارد مى‏شود گريه مى‏كنم. امام حسن عليه‏السلام فرمود: مرا به وسيله سم شهيد خواهند كرد ولى روزى همانند روز تو نيست اى ابا عبدالله، سى هزار مرد كه ادعا دارند از امت پيامبرند و خود را به اسلام منسوب مى‏كنند بر كشتن و ريختن خون تو اجتماع كنند، حرمت تو را هتك و زنان و فرزندان تو را اسير و اموالت را غارت كنند، در آن هنگام خداوند لعنت خود را بر بنى اميه نازل كند و آسمان خون ببارد و هر چيز حتى و حوش و ماهيها بر تو بگريند. (الملهوف 11).



نظرات رسيده: 2

  • بهمن ۰۴, ۱۳۸۵ ۱۰:۳۸ بعدازظهر

    نظر Anonymous ناشناس :

    وبلاگتان را خانم نشانم داد ... وبلاگ وزین و مطالب ارزشمندی بود.. ان شاء الله امام حسین از آن راضی است ... برای حسین بن علی هر چه بگوییم کم گفته ایم ...حسین حجت مسلمانی ماست ...عشق سوزان و مشعل فروزان زندگی ماست ...نبض جهنده و خون جوشان قلبهای ماست ... خدا توفیقتان دهد ...تعزیههاتان قبول حق

     
  • بهمن ۰۵, ۱۳۸۵ ۵:۳۳ بعدازظهر

    نظر Anonymous ناشناس :

    اللهمَ خُصَّ انتَ اَوّل ظالم باللعن مني وَابدَءُ به اولاًثمَّ الثاني وَالثالث َوَالرابعَ اللهمَّ العنِ يزيد خامساً و العن عبيدَ اللهِ بن زيادٍ و ابن مرجانةَ و عمربن سعد وَ شمراً و ال ابي سفيانَ وَال زياد و ال مروان و الي يوم القيامَة پس سجده مي روي و ميگوئي اللهمَّ لكَ الحَمد حمدَ الشاكرينَ لَكَ علي مصابهم الحمدُ للهِ علي عَظيمِ رَزيتي اللهمَّ ارزقني شَفاعَةَ الْحُسَيْنِ يَوْمَ الْوُروُدِ وَثبِتْ لي قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدِكَ مَعَ الحُسَينِ وَ اَصْحابِ الحُسَينِ الَّذينَ بَذَلُوا مُهْجُهْم دُوْنَ الحُسَينِ عَلَيه السَّلام

     

نظر شما چيه؟

بازگشت به صفحه اصلی