بنی آدم

دی ۰۶، ۱۳۸۶

عيد اكمال دين

هوالاعلی

سلام

عید سعید غدیر خم، عید اکمال دین ، سالروز تمام گشتن نعمت و هنگامه اعلان وصایت حضرت امیرالمؤمنین، علی‌ابن ابیطالب (علیه السلام)را به تمامی مسلمین جهان، به خصوص شمادوست عزيز تبریک و تهنیت عرض می‌كنم .

ولایت ، قـلبی تپـنده

به‌راستی غدیر خم چه ارزشی را برای ما انسان‌ها، به عنوان امت اسلامی، به ارمغان آورده است که نسبت به همه آن وقایع و رخدادهای قبل از اسلام و بعد از بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) افضل می باشد؟
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) 23 سال کوشیدند ، آن‌چنان که به فرموده‌ی خودشان هیچ نبی‌ای به اندازه‌ی ایشان اذیت نشده است. (1) با وجود آن‌که حضرت زکریا را میان تنه‌ی خالی درخت گذاشتند و با درخت اره کردند، 950 سال نوح پیامبر را آزردند و خون به دلش کردند، حضرت موسی را از دیار خود بیرون نمودند، ابراهیم خلیل‌ الرحمان را در آتش انداختند و ... ، ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) می‌فرماید هیچ کدام به اندازه‌ی من اذیت نشدند. مشقاتی که پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) تحمل کرده‌اند با تمامی انبیاء گذشته قابل مقایسه نیست. آنقدر پیامبر برای ابلاغ وحی زحمت می‌کشیدند که خداوند می‌فرماید: " طه ! ما قرآن را بر تو نازل نكردیم كه خود را به زحمت بیافكنى‏!" ( 2)
یعنی می‌فرماید چرا خودت را به مشقت می‌اندازی؟ تو تنها ابلاغ کن : " پیامبر وظیفه‏اى جز رسانیدن پیام [الهى‏] ندارد [و مسؤول اعمال شما نیست‏]." ( 3) و بیش از این خودت را اذیت نکن.
با این وجود قرآن در حجة الوداع و در واقعه‌ی غدیر در مورد وصایت امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: " اى پیامبر! آن‌چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است‏، كاملاً [به مردم‏] برسان‏! و اگر نكنى‏، رسالت او را انجام نداده‏اى‏! " (4) و(5)
از نظر قرآن کریم، تمامی زحمات پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) یک طرف و اعلام ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) یک طرف است. باید دو کفه‌ی ترازو را در نظر بگیریم، اگر بیست و سه سال خون دل خوردن‌های پیامبر، ابلاغ پیامبر، جهاد پیامبر، و عبادت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) ، در یک کفه‌ی ترازو قرار بگیرد و اعلام مقام ولایت امیرالمومنین(علیه السلام) در کفه‌ی دیگر، به نص صریح قرآن این کفه بر همه‌ی آن کفه می‌چربد و بلکه با زبان بی‌زبانی، خداوند پیامبر را تهدید می‌کند که: اگر این رسالت را عملی نکردی، همه کارهای تو در واقع هیچ است.
حال ممکن است سوال شود پیامبر(صلی‌الله علیه و آله و سلم) که دین را تبلیغ کردند، پس عبارت " فما بلغت رسالته " ( رسالت را انجام ندادی ) چیست؟ پاسخ آن است که اگر ولایت نباشد، رسالت لوث می‌شود. اگر امامت نباشد، قرآن تحریف معنوی می‌گردد. اگر امام از جانب خداوند در کنار کتاب الهی قرار نگیرد ، محتوای آن اجرا نمی‌شود. پس بالاترین نعمتی که خدا قرار می‌دهد و بوسیله آن عمر را ثمر بخش می‌کند و تلاش را به نتیجه می‌رساند، قرار دادن هدایت‌گر الهی است.
اگر تحلیلی تاریخی انجام دهیم، خواهیم دید که قرآن کتابی است، مشتمل بر مجموعه مقرراتی به عنوان فرمان، دستورالعمل، تز، باید و نباید، حرام و حلال ، که از طرف پرودگار نازل گردیده است. اما بهره‌دهی و ثمردهی این دستورالعمل‌ها، به دو شرط اساسی وابسته است:
1. فهم دقیق دین خدا و نسخه الهی .
2. اجرای دقیق این نسخه .
عقل و نقل و تجربه ی تاریخی ثابت می‌کند که این دو شرط منهای نظارت و امامت ولی خدا ممکن نیست ، قانون خدا، کتاب خدا، حرام و حلال خدا و مکتب پرودگار، در صورتی در این عالم سعادت، کمال و تعالی الهی ایجاد می‌کند که با مقام امامت و ولایت و نظارت ولی الله همراه باشد. ما تا زمانی که دین خدا را نفهمیده‌ایم چگونه می خواهیم از آن برخوردار شویم؟ فرض کنید که به پزشکی مراجعه کرده‌اید و ایمان دارید که پزشک درد شما را تشخیص داده است و نسخه‌ای که نوشته است، حساب شده می‌باشد. اما نمی‌توانید بفهمید که پزشک چه دستوری داده است. آیا اگر بر اساس فهم خود عمل کنید، نتیجه می‌گیرید؟
در اجرای دقیق نسخه الهی عوامل زیادی ایجاد مانع نماید، پس اگر ولی‌الله در کنار کتاب خدا قرار نگیرد، فهم دقیق کتاب خدا ممکن نخواهد بود.
همانگونه که خداوند برای ادامه حیات جسمانی ما، قلبی گذاشته است که خون را پمپاژ می کند تا مواد غذایی لازم را به همه ی سلولها برساند و اگر قلب از کار بایستد، بدن خواهد مرد، برای هدایت جامعه نیز قلبی قرار داده است. و او امام و " ولی‌الله " است. خوراک جان را امام به جامعه پمپاژ می‌کند. کسانی که امام را نمی‌پذیرند حتی اگر در بالاترین سطح از علم و دانش و صنعت و تکنولوژی قرار بگیرند از جان سالمی برخوردار نیستند.
ای بشر! اگر دل به امام و ولی خدا ندادی، مثل آن است که قلبت را برداشتی و قلب مصنوعی گذاشتی. قلب مصنوعی به اندازه خودش کارآیی دارد. . .

پی‌نوشت‌ها:
1- " ما اوذي نبي مثل ما اوذيت " ، ( بحار الانوار، جلد 39، صفحه 56 )
2- " طه ! ما انزلنا عليک القرآن لتشقي" ، طه (20) : 1و 2
3- " ما علي الرسول الا البلاغ " ، المائده (7) : 99
4- در بين مفسرين و علمای اهل تسنن به عنوان نمونه، می‌توان به افرادی نظير: محمد ابن جرير طبری در کتاب الولايه، ابوالحسن واحدی نيشابوری در اسباب النزول، حاکم حسکانی در شواهد التنزيل و ... ، و در بين مفسرين شيعی می‌توان به عنوان نمونه به بزرگانی چون شيخ طوسی در تبيان، ثقه الاسلام طبرسی در مجمع البيان، علامه طباطبائی در الميزان و ... اشاره نمود که شان نزول آيه 67 سوره مائده ( آيه تبليغ ) را درباره واقعه غدير ذکر نموده اند.
5- " يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته" ، المائده (6) : 67

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

جلوه‏گر شد بار دیگر طور سینا در غدیر
ریخت از خم ولایت مى به مینا در غدیر

رودها با یكدگر پیوست كم‏كم سیل شد
موج مى‏زد سیل مردم مثل دریا در غدیر

هدیه جبریل بود«الیوم اكملت لكم»
وحى آمد در مبارك باد مولى در غدیر

با وجود فیض«اتممت علیكم نعمتى»
از نزول وحى غوغا بود غوغا در غدیر

بر سر دست نبى هر كس على را دید گفت
آفتاب و ماه زیبا بود زیبا در غدیر

بر لبش گلواژه«من كنت مولا» تا نشست
گلبن پاك ولایت شد شكوفا در غدیر

«بركه خورشید» در تاریخ نامى آشناست
شیعه جوشیده‏ست از آن تاریخ آنجا در غدیر

گر چه در آن لحظه شیرین كسى باور نداشت
مى‏توان انكار دریا كرد حتى در غدیر

باغبان وحى مى‏دانست از روز نخست
عمر كوتاهى‏ست در لبخند گلها در غدیر

دیده‏ها در حسرت یك قطره از آن چشمه ماند
این زلال معرفت خشكید آیا در غدیر؟

دل درون سینه‏ها در تاب و تب بود اى دریغ
كس نمى‏داند چه حالى داشت زهرا در غدیر

"محمد جواد غفورزاده"(شفق)

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

و اما تو
تویی كه نمی‌شناختمت
تویی كه با آمدنت همه آرزوهايم را بر باد دادی
و تمـــام آرزويم، هستی و بود و نبودم شدی
تویی كه تمام ذرات وجودم را آب كردی
و آن‌ را به زر عشق مبدل ساختی
بـدان و آگاه باش
كه با تمام وجود
و به تمام معنی
دوستت دارم
و به تو عشق می‌ورزم
و به تو و محبت‌های صميمانه‌ات
نيازمندم
امروز سالروز يكی شدن من و تو است
اين روز را پاس می‌دارم
و خداوند منان را
از بابت اين روز
سپاسگزارم
و صميمانه‌ترين تبريكاتم را
نثار وجود پربركت و نازنينت می‌كنم
ای همه هستی من


اين ترانه زيبا تقديم تو باد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مطالب مرتبط:

شيعيان عيدتان مبارك باد(سال 1385)

خلاصه اعمال شب و روز عيد غدير:

شب هيجدهم شب عيد غدير:
شب با شرافتى است سید در اقبال دوازده ركعت نماز به يك سلام به كيفيتى مخصوص براى اين شب با دعائى نقل كرده است.
روز هيجدهم روز عيد غدير:
اول: روزه كه کفاره شصت سال گناه است و در خبريست كه برابر است با روزه عمر دنيا و معادل است با صد حجّ و صد عمره
دوم: غسل
سوم: زيارت حضرت اميرالمؤ منين علی (ع)
چهارم: بخواند تعويذى را كه سيّد در اقبال از حضرت رسول خدا (ص) روايت كرده
پنجم: دو ركعت نماز كند مطابق با آن‌چه آورده شده
ششم: بعد از اتمام نماز بهتر است این دعا را بخواند سَمِعْنا رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً ...
هفتم: خواندن دعاء ندبه
هشتم: بخواند دعایی را كه سيد بن طاوس از شيخ مفيد نقل كرده
نهم:
دعای خير برای صاحب وبلاگ بنی‌آدم!

شرح كامل اعمال شب و روز عید غدیر

آذر ۲۸، ۱۳۸۶

روز نيايش با خدا

هوالرب

روز عرفه روز نيايش با خدا، و عيد سعيد قربان بر عموم مسلمانان مبارك باد



ای حسین، ...
تو در این دشت، چه خواندی که هنوز، سنگ‌های «کوه رحمت»...
از گریه تو نالان­اند؟
عشق را هم زتو باید آموخت...
و مناجات و صمیمیت را
و عبودیت را
و خدا را هم
باید زکلام تو شناخت.
در دعای عرفه،
تو چه گفتی؟... تو چه خواندی، که هنوز تب عرفان تو در پهنه این دشت، به‌جاست؟
پهندشت عرفات،
وادی «معرفت» است.
و به مشعر، وصل است.
وادی شور و «شعور».

ای حسین، ...
دشت از نام تو عرفان دارد.
و شب، از یاد تو عطرآگین است.
آسمان، رنگ خدایی دارد.
و تو گویی به زمین نزدیک است.

ای حسین، ...
ای زلال ایمان،
مرد عرفان و سلاح!
در دعای عرفه،
تو چه خواندی، تو چه گفتی، کامروز
زیر هر خیمه گرم
یا که در سایه هر سنگ بزرگ
یا که در دامن کوه
حاجیان گریان­اند؟
با تو در نغمه و در زمزمه‌اند؟




كسى خيال نكند در زندگى ملتى كه در حال سازندگى است، دعا و تضرّع نقش زيادى ندارد. به‏عكس، ملتى كه راه دشوارى را در پيش روى خود دارد و مى‏خواهد كار بزرگى را انجام دهد، در كنار كار و تلاش و مجاهدت، لازم است كه باب گشاده‏اى براى دعا و توجّه به پروردگار و استمداد از خداوند قرار دهد. شما در تاريخ اسلام مشاهده مى‏كنيد كه معصومين عليهم‏السّلام، از جمله خود نبىّ اكرم و اميرالمؤمنين عليهماالصّلاة والسّلام، در ميدانهاى جنگ، در صحنه‏هاى پرخطر و در هنگام كارهاى بزرگ، دست توسّل و دعا باز مى‏كردند. كسى نمى‏تواند بگويد كه پيغمبر و مسلمانان صدر اسلام، تلاش و كار نمى‏كردند. بالاتر از تلاش آنها ديگر تلاش وجود ندارد. در آن ده سال كه پيغمبر حاكميت جامعه اسلامىِ آن روز را در اختيار داشت، سال‌هايى يكسره توأم با كار و تلاش بود. اما در عين حال، با وجود آن كار و تلاش و در كنار آن، دعا و تضرّع و انابه و استغفار و طلب و مسألت از پروردگار عالم هم جاى خود را داشت. يك ملت اگر بخواهد در راه خود توفيق يابد، بايد رابطه خود را با خدا درست و اصلاح كند. اگر بخواهد كارهاى بزرگ انجام دهد بايد از خدا استمداد كند. انسان اگر بخواهد خوف از دشمنان را از دل خود زايل كند، نبايد از قدرت‌هاى بزرگ بترسد. چون بدبختى ملت‌ها وقتى است كه از قدرت‌ها و قلدران و قدّاره‏بندان بين‏المللى بترسند. يك ملت، آن وقت رو سياه مى‏شود و در جاده سراشيب حضيض و بدبختى مى‏افتد كه از زورگويان عالم بترسد. اگر ملت‌ها از زورگويان بترسند، بدبخت خواهند شد. همين طور اگر دولت‌ها و رؤسا و مسؤولين كشورهايى كه امروز در دنيا هستند از قدرت‌هاى مدّعى و گستاخ بين‏المللى بترسند، دست و پايشان بسته خواهد شد. راهِ پيشرفت يك ملت؛ راه اين‏كه يك ملت بتواند از قدرت و امكانات خود درست استفاده كند، اين است كه از قلدران و زورگويان و قدّاره‏بندان و سرگردنه بگيران بين‏المللى نترسد.
براى اين‏كه انسان از قدرت‌ها نترسد، بايد از خدا بترسد. دلى كه از خوف و محبّت خدا و توجّه به پروردگار پر شد، ديگر از هيچ قدرتى واهمه نخواهد داشت. فايده دعا اين است. راز بزرگ موفّقيت امام بزرگوار ما - كه مى‏ديديد مثل كوه، استوار ايستاده بود - همان ايستادگى وى بود كه از راه ارتباط با خدا به دست آورده بود. رابطه با خدا، اين فايده را دارد. اين‏كه بنده گاهى روى دعا و تضرّع، بخصوص براى شما جوانان تكيه مى‏كنم، به خاطر اين است كه آينده كشور در دست شماست. سرنوشت اين ملت در دست جوانان است و جوانان نبايد در دل‌هايشان بيم و خوفى از قدرت‌ها و بيگانگان و قلدران داشته باشند و فريفته آن‌ها هم نبايد بشوند. اين عدم خوف و بيم و فريفتگى، از راه انس با خدا و دعا و تضرّع و توجّه به دست مى‏آيد، و روز عرفه كه در پيش است، يكى از همين روزهاى دعا و تضرّع و انس با پروردگار است.
روز عرفه را قدر بدانيد. در روايتى ديدم كه «عرفه و عرفات را بدين خاطر چنين اسمى داده‏اند كه در اين روز و آن مكان، موقعيّتى براى اعتراف به گناه در نزد پروردگار پيش مى‏آيد.» اسلام، اعتراف به گناه را در پيش بندگان، مجاز نمى‏داند. كسى نبايد گناهى را كه انجام داده است بر زبان آورد و پيش كسى به آن اعتراف كند. اما پيش خدا، چرا. بين خودتان و خدا، بين خودمان و خدا، خلوت كنيم و به قصورهايمان، به تقصيرهايمان، به خطاهايمان و به گناهانمان كه مايه روسياهى ما، مايه بسته شدن پروبال ما و مانع پرواز ماست، اعتراف نماييم و از آن‌ها توبه كنيم. اگر فردى بخواهد اصلاح شود، بايد گناه و عيب خود را بپذيرد و در پيش خود و خدا، به آن عيب و گناه اعتراف كند. كسانى كه براى خودشان هيچ عيب و خطايى قائل نيستند، هرگز اصلاح نخواهند شد. يك ملت هم، اگر بخواهد به راه راست برود، بايد بفهمد كه كجاها اشتباه كرده است و خطاهاى او چيست و به گناه خود اعتراف كند. امروز هم اگر آحاد امّت عظيم اسلامى قبول كنند كه در مقابل اسلام كوتاهى كرده‏اند؛ اگر مسلمانان عالم تصديق و اعتراف كنند كه در دنباله‏رَوى از قدرتهاى اسلامى، راه را اشتباه پيموده‏اند و در پذيرش فرهنگ مفسد اغوا كننده غرب، به‏خطا رفته‏اند، راهشان باز خواهد شد و خواهند توانست خودشان را اصلاح كنند.
اميدواريم كه خداوند متعال، دهه اوّل ذى‏حجّه و اين ايام با بركت را براى همه مسلمين، بخصوص براى مردم عزيز و ملت بزرگ و مؤمن و وفادار ما، مبارك فرمايد. بنده اميدوارم كه خداوند به شما مردم مؤمن اين توفيق را بدهد كه از روز عرفه براى نزديك شدن دل‌هايتان به خداى متعال هر چه بيشتر استفاده كنيد و اين روز را قدر بدانيد. عرفه روز بزرگى است. تطهير روح و صفا دادن به نفس، براى يكايك ما در هر جا كه هستيم مسأله اساسى و مهمّى است. اين فرصت‌ها را كوچك نشماريد و اين مسائل را ناچيز ندانيد. در راه حركت بزرگ ملت ايران و سازندگى و پيروزى بر دشمنان و ايستادگى در مقابل زورگويان و رسيدن به اهداف عاليه نظام اسلامى، ارتباط با خدا و توجّه و توسّل و تضرّع به پروردگار نقش دارد. فرصت و وقت آن نيز همين اوقاتى است كه معيّن شده است و مهم‌ترين آنها، يا از جمله مهم‌ترين آن‌ها، روز عرفه است. اميدواريم كه خداوند همه شما را مشمول رحمت و بركات خود قرار دهد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه وبركاته.

بيانات مقام معظم رهبرى - 28/02/73

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

اعمال روزاول و شب عرفه و دعای (اللهم يا شاهد كل ... )
اعمال روز عرفه
دعای امام حسين (ع) در روز عرفه
دعای روح‌بخش عرفه ( صوتی )
اعمال شب و روز عيد قربان

التماس دعا

آذر ۱۴، ۱۳۸۶

ولادت زمين

هوالخالق


قل‏ا انکم لتکفرون بالذی خلق الارض فی یومین و تجعلون له اندادا ذلک رب العالمین (9) و جعل فیها رواسی من فوقها و بارک فیها و قدر فیها اقواتها فی اربعة ایام سواء للسائلین (10) ثم استوی الی السماء و هی دخان فقال لها و للارض ائتیا طوعا او کرها قالتا اتینا طائعین (11) فقضاهن سبع سماوات فی یومین و اوحی فی کل سماء امرها و زینا السماء الدنیا بمصابیح و حفظا ذلک تقدیر العزیز العلیم (12)
بگو راستی شما به خدایی کفر می‏ورزید که زمین را در دو روز خلق کرد و برای او شریک‏ها قایل‏می‏شوید با اینکه این خدا رب تمامی عوالم است؟(9) و در زمین کوه‏های ریشه‏دار قرار داد که قسمت بیرونی‏اش سر به آسمان کشیده و نیز در زمین آنچه‏قوت و رزق هست در چهار فصل پدید آورده قوت و رزقی که کفاف همه روزی‏خواران را بدهد(10) سپس بر آسمان که در آن هنگام دودی بود بپرداخت و آنگاه به هر دو فرمود: چه بخواهید و چه‏نخواهید باید تحت فرمان درآیید گفتند به طوع و رغبت تحت فرمانیم(11) پس آسمان‏ها را هفت عدد قرار داد آنهم در دو روز و امر هر آسمانی را در آن وحی کرد و ما آسمان‏دنیا را به فانوسهایی زینت دادیم ستارگانی که هم زینت آسمانند و هم حافظ آن، این است تقدیر خدایی‏که عزیز و داناست(12)

مهد آسايش

شش روز گذشت و قدرت ذات الهى جلوه‏اى كرد. خاك، آرام آرام قد كشيد و ابراز وجود كرد و زمين نام گرفت كه دريايى سبز و روان آن را به دوش مى‏كشد و زمين در برابر فرمان خداوند، فروتن و در برابر شكوه خداوندى هماره تسليم و سر به زير است.
اين سياره رها شده در وسعتى آبى كه به دست‏هاى ستون‏هايى بلند و نامرئى از آسمان‏ها محافظت مى‏شود.
خاك، سر تسليم فرود آورد و خاشع شد تا گاهواره‏اى شود براى رنج و اندوه آدم. و خاك، به اذن خدا، جان گرفت و آدم پديد آمد. اولين رد پاى خلقت، بر وسعت زمين، نمايان شد تا جاده‏هاى بى‏نهايت را بپيمايد.
و زمين، مهد آسايش و آرامش قرار گرفت و گناه آدميان را به جان پذيرا شد.
رودها جارى گشت و آبشارها خروشيدن گرفت و پرنده‏ها بر ارتفاع شاخسارها، به تسبيح و تحميد خداوند، مشغول شدند. و زمين، با عظمت كوه‏ها كه چونان ميخ‏هايى بزرگ، تكه تكه‏اش را، نگاهبان شدند و با درياها، كه تصويرى از شهود و ادراك‏اند و با درختان كه برگ برگ معرفت مى‏آموزند.
اين گاهواره ابدى كه مى‏پروراند از مهر، اين سياره خاموش كه هزار فرياد را در خود فروخفته. زمين، اين نگران هميشه از آينده فرزندان خويش.
خاك پديد آمد تا جايگاهى شود براى آسايش بنى‏آدم، تا پيشانى غرور انسان، سجده‏گاهى داشته باشد براى تضرع و خشوع.
زمين آفريده شد تا از مناجات عاشقانه ابوتراب، سرمست شود. كه خوب و بد از هم جدا شوند، در محكى بزرگ.
زمين، اين سياره در معصيت فرو رفته! اين سرگردان در جست‏وجوى آرامش، اين گورستان خاطرات تلخ و شيرين... اين جايگاه شادى‏ها، جايگاه غم‏ها، مهربانى‏ها، غارت‏ها، ستم‏ها و عدالت‏ها، و زمين آفريده شد... تا آدم، در تجارتى بزرگ با خدا معامله كند و زمين آفريده شد با طبقاتى در هم فشرده، از خاك و سنگ و چوب و آب و آتش.
تجلى قدرت لايتناهى پروردگار، در آيينه خاك. فلسفه بزرگ خلقت. و زمين گاهواره در حال چرخش چونان شترى رام شده كه سواران خود را به مقصد مى‏برد و ابتداى زمين در دحو الارض، از شروع خلقت از نقطه‏اى به بلنداى رستگارى از يك مكعب روشن كه ثقل زمين است و پناهگاه بنى‏آدم، از همان روزى كه بنيان نهاد ابراهيم خشت خشت خانه خدا را و زمين چون نقطه‏اى روشن بر مدار خويش هنوز مى‏چرخد و مى‏چرخد.

خديجه پنجى

ولادت آسمانى زمين

چشمانم را مى‏بندم. سبك، آهسته، آرام. دارم خودم را از پشت پلك‏هاى روى هم افتاده‏ام مى‏بينم؛ خودم را كه جزئى كوچك از خاك هستم. نگاهم از خودم سُر مى‏خورد. حالا تجسمِ پلك‏هاى بسته‏ام، معطوف به زمين است.
چشمانم هنوز بسته است و دارم مى‏بينم؛ اما ولادتِ آسمانىِ زمين را. آرى، زمين؛ همان وسيعِ بى‏انتها. آهسته آهسته، دارم لمس مى‏كنم كشيده شُدَنَش را به وسعتِ بودن. دارم باور مى‏كنم، آرام آرام، بسطِ حرارتِ حياتش را. دارم مى‏بينم دست‏هايش را كه در تكاپوىِ هستى، مواج است. ستاره‏بارانِ سينه فراخش را دارم مى‏بينم كه در جريانِ باد، بى‏قرار شده است.
دارم مى‏بينم كه هسته‏اش كنده مى‏شود و گسترده مى‏شود سفره نفسش بر پهنه پرالتهاب و هميشگىِ دريا.
غرور دريا را مى‏شود احساس كرد در يك جا نشينى‏اش با زمين مقدس و غرور آسمان را نيز كه سينه به سينه، گويى يكى شده است با خاك!
نگاه خورشيد را مى‏شود ديد؛ مى‏توان ديد كه داغ شده است گونه‏هاى طلايى‏اش از بازتابِ پرحرارتِ انوار خود بر سطح نوزاد خلقت.
زمين زاده شده است، از مركز حيات و عرفان. حالا پلك‏هايم آرام از هم كنده مى‏شوند و چشم‏هايم فضا را مى‏كاود.
بر زمين خيره مى‏شوم؛ زمينى كه جانش، عصاره قدمت را با خود دارد.
تسبيح مى‏كنم خالقش را، مشتى از سطحِ لطيف دانه‏هايش برمى‏دارم و رقصِ ريزشِ آرامش را نظاره‏گر مى‏شود.
دستم را بو مى‏كشم، عطر خاك را مى‏بلعم و سپس زايشِ بستر آسودن را شكر مى‏گويم.

محمد جواد دژم

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خدايا، زمين كعبه را گستراندى، دانه را در لايه‏هاى تاريك زمين شكافتى، مرارت را از دوش بندگان برگرفتى، و غم و اندوه را از دل‏ها زدودى. عزيزا، در اين روز بزرگ و پرفضيلت كه نزد مؤمنان به امانتش نهادى ـ تو را به رحمت بى‏انتهايت سوگند مى‏دهم كه بر بنده صالحت، محمد مصطفى و بر خاندان پاكش درود فرستى و از گنجينه الطافت بارانى پايان نيافتنى بر ما فروبارى و بر توبه‏اى خالص و بازگشتى نيكو به سوى خودت يارى‏مان كنى.
خدايا، اى برترين درگاه حاجت حاجتمندان، اى مايه اميد اميدواران، اى چشمه‏سار الطاف پنهان، به كرمت بر من رحم آور و به غفرانت از من درگذر. به مددت يارى ام كن و هرگز لحظه‏اى مرا از ياد مبر، اى معبود مهربان من.
صدايم را بشنو
اى درگذرنده از خطا و لغزش، از لغزشم درگذر. اى نداى اجابت دعا گويان، دعايم را پاسخ گوى. اى شنواى صداى نجواگويان، صدايم را بشنو و بر من مهربانى كن. از بدى‏هايم درگذر و از زشتى‏هايم چشم بپوش، اى صاحب جلال و بزرگى و شكوه.

اعمال روز دحوالارض

1. روزه داشتن كه ثواب هفتاد سال عبادت را دارد.
2. احيا و شب‏زنده‏دارى شب دحوالارض كه برابر با يك‏سال عبادت است.
3. ذكر و دعا.
4. انجام غسل به نيت روزِ دحوالارض و نماز مخصوص آن.
5. دعا برای صاحب اين وبلاگ!