بدون شرح
هوالقادر
سلام
خواستم برای گفتگویی كه در زير میخوانيد نقد بنويسم ولی احساس كردم نيازی به شرح ندارد. اما چند نكته:
1 - اين يك گفتگوی اينترنتی بوده كه اسمها ، نسبتها و حتی آیدی طرف تماس به خاطر برخی مسائل تغيير يافتهاند. اگر چنين آیدی وجود دارد پيشاپيش عذر میخواهم.
2 - برای جلوگيری از گسستگی مطلب و طولانی شدن ، نام آیدی فقط برای بار اول ذكر شده و در ادامه حذف شدهاند. منتهی اختلاف رنگ نشاندهنده آی دی مربوطه است.
mahdi a: سلام . سلامت باشيد
عيدتونم مبارك
ممنون عيد شما هم مبارك . خوب هستيد؟
شرمنده اما فرصت داريد؟
خواهش . در خدمتم
راستش ازتون در مورد موضوعي كمك ميخوام . در واقع مشورت
خواهش ميكنم . در خدمتم بفرماييد
من دوستي دارم همسن خودم . از لحاظ نوع فكر با من فوق العاده تفاوت داشت . اهل تهران نيست . بعد از يكسال كه ديدمش از اينرو به اونرو شده بود . قبلا اصلا عقيده اي به حجاب و نماز و امثالهم نداشت . اما وقتي ديدمش چادر سرش بود . دروغ نميگفت . غيبت نمي كرد . و ... بطرز معجزه آسايي تغيير كرده بود .
بالاخره وقتي با هم صحبت كرديم ، جريان رو فهميدم . ماجرا از اين قرار بود :
نه . ميدونم چي فكر مي كنيد . اما اگه مساله اون بود كه حل كردنش خيلي راحت بود . اين آقا محمدرضا اول با محسن دوست شد . دقيقا همون اتفاقاتي كه روي نرگس افتاده بود در محسن هم ديده ميشد . محسن هم 180 درجه تغيير كرد . نرگس ايدي محمدرضا رو داشت اما چون ازش خوشش نميومد . هيچ وقت حاضر نبوده باهاش چت كنه تا اينكه نميدونم چي ميشه كه چت مي كنن . نرگس آدم غديه بايد براش 100 جور دليل و مددرك بياري تا عقيده تو بپذيره . شروع مي كنن در مورد مباحث مختلف اعتقادي چت مي كنن . اونم هرچي اطلاعات داشته ، تحويل نرگس ميده . و نرگس واقعا كم مياره . راستي ، محمدرضا ده سال خارج از كشور زندگي كرده ، و اونجوري كه خودش و خونوادش تعريف مي كنن ، بخاطر نماز خوندن و رعايت بعضي مسايل خيلي طرد ميشده . اما از حق نگذريم ، فوق العاده اطلاعات بالايي داره . خلاصه يواش يواش نرگس سر براه ميشه
الان ديگه بله . همه ميشناسنش . شايد فكر كنيد كه نرگس بخاطر اينكه محمدرضا ازش خواسته اين شرايط رو پذيرفته ، اما اصلا اينطوري نيست . منم اوايل شك داشتم ، ولي حالا ديگه مطمئنم . خونواده نرگس اونقدر شيفته اين جناب محمدرضا خان ميشن ، كه حتي منزلشونم دعوتش مي كنن
هم خودش ، هم مامانش ، هم برادرش ، هم پسرخاله اش محمد ، هم دخترخاله اش زهرا
يعني شما با همه اينها مصاحبه داشتيد؟
بله . چطور مگه؟ آخه يه كم خيلي زياد نزديكن . خاله ايناش كه تهرانن . بذاريد راحت تر باشم .اين نرگس خانوم و آقا محسن دختر خاله و پسرخاله من هستن . راحت شدم
يه چيز ديگه . نرگس از بچگيش بين پسرا بزرگ شده ، و دور و بر خودش دختري نداشته
بله . چي رو؟
نه . بگيد لطفا
چون اين داستان عينا توي مدت 2 سال گذشته 4 بار برام تعريف شده !!! البته فقط اسامي فرق داشتند ، آدرس و نسبت فاميلي . منتهي نميدونم چرا و با چه سياستي اين مسئله دنبال ميشه . دقيقا ياد چيزايي ميوفتم كه اول قرآن ها و ... مينوشتند
يعني چي؟
كه مثلا شبي حضرت زينب را به خواب ديدم و ...
آهان
آخرش رو بگيد لطفا
نميدونم هنوز تحقيق نكردم اين داستانها با اين همه قسم و آيه و برنامه ريزي با چه هدفي دنبال ميشه
منظورم اينه كه همه اين برنامه ها هدف داره . آخر داستان نرگس رو يادم نيست . ولي سعي ميكنم براتون پيدا كنم
آخه من هنوز يه چيزي رو بهتون نگفتم . اونم اينه كه اين دو تا هيچ علاقه اي بهم ندارن .
آخه شما اگه تو خود ماجرا بوديد ، بيشتر باور مي كرديد
ميدونم شما چي ميگيد
نرگس نفر اولي نيست كه محمدرضا
من يك سوال از شما دارم
بفرماييد
آيا براي خداوند كار سختيه كه همه انسانها رو به راه خودش دعوت كنه و همه رو مومن به خودش بكنه؟
نه
همانگونه كه به پيامبر خودش مي فرمايد: اي پيامبر غصه امتت را نخور ، من اگر بخواهم ميتوانم همه را مومن به خودم نمايم ، الا آخر
كاملا ميدونم چي ميخوايد بگيد ، اما بازم مساله اين نيست
چه لزومي دارد اين فرشته نجات به اين صورت و آنهم با جنسيت مخالف سر راه اين افراد سبز شود؟
من كاملا قبول دارم ، با نرگس در مورد همه اين چيزا قبلا حرف زدم
بفرماييد
شما يه كم از اينجايي كه هستيد بياييد بالاتر طوري كه همه جوانب رو ببينيد . سعي كنيد در باره هر مسئله اي اينطور فكر كنيد
بله . بارها اينكارو كردم
شما فقط نرگس رو نبينيد . بر فرض كه اين حقيقت داشته باشه ، كه من مطمئن هستم نيست . چون هيچ اتفاقي در انسانها وجود نداره كه داستانشون عينا تكرار بشه . اما بر فرض كه حقيقت باشه . كمي روي تاثيرش روي اطرافيان و انحرافي كه نسبت به اين مطلب پيدا ميكنند فكر كرديد؟ آيا فكر نميكنيد هر دختري كه به اين مطلب اعتماد پيدا كنه دچار خطا ميشه؟ چت براش معجزه ميشه ، و ميگرده تا يك محمدرضا ( محسن ، محمد امين و رضاي داستانهاي قبلي كه من شنيده بودم) پيدا كنه ؟ آيا واقعا الطاف الهي از اين راه وارد ميشن؟ من اگر اون سه داستان رو هم نشنيده بودم ، باز هم نميپذيرفتم كه عنايات الهي به واسطه عملي انجام شود ، كه بر فرض اگر حرمت هم نداشته باشند ، كراهت هم نداشته باشند ، مباح باشند . ميدانيد كه اولياء خدا اعمال مباح رو هم انجام نميدادند . چه رسد به مكروه و يا... . آيا واقعا كسي كه به قول شما اينقدر از اعتقادات و ... دور باشد ، يك ساله ميتواند آن هم در آن سنين به عنايات الهي دست يابد؟ شما اگر قدري در اين قضيه تعمق كنيد ، عدالت و حكمتهاي الهي را زير سوال ميبينيد . من هيچ وقت يادم نميره ، زماني كه در ايران نبودم ، خانم يكي از همكاران از مشهد زنگ زد و با هقهق گريه خبر ورود نامرئي يك سگ به حرم امام رضا (ع) رو به همسرش داد و همسرش هم گريه كنان خبر را به ما داد و رفت . همان لحظه تنها چيزي كه به ذهنم رسيد اين بود كه چرا سگ؟ چرا به اين نحو؟ چرا دوربينها توانستهاند او را ضبط كنند؟ مگر دوربينها چشم الهي دارند ؟ يا اگر قرار بوده دوربينهاي زميني ببيند چرا مردم نتوانند؟ و هزاران آيا و اماي ديگر . يا يادم نميرود كه روحاني محل كارم ، خبر كانگرو شدن يك دختر را كه در روزنامه چاپ شده بود روي تابلوي اعلانات زد ، طوري كه اكثر افراد بدون استثنا آن خبر را پذيرفتند . ولي من تنها چيزي كه به فكرم رسيد اين بود كه مگر فقط آن دختر در اين عالم توهين به قرآن كرده؟ اگر قرار باشد با يك ندانم كاري آن دختر تبديل به كانگرو شود ، سلمان رشدي ملعون بايد مثلا سوسك ميشد . سرتون رو درد آوردم
نه خواهش .
دقيقا همينطوره كه ميفرماييد .
احسنت همينطوره
خوشبختانه با لطف خدا و با كمك وبلاگ شما ، اونم ديشب نصفه شب 99 درصد راضي شد
خب خدا را شكر
البته يه مقدار هم حس كرده بود كه محمدرضا ممكنه بهش علاقه مند بشه ، واسه همينم راحت تر قبول كرد بكشه كنار . مساله اي كه الان هست و من بخاطرش اين همه سرتونو درد اوردم اينه كه محمدرضا فقط استدلالات خودشو قبول داره ولا غير .
وقتي نرگس بهش ميگه رابطه من و تو اشكال داره ، ميگه قضيه من و تو فرق مي كنه ، من دارم به تو چيز ياد ميدم
نرگس 19 سال ، محمدرضا 21 سال
يك سوال
بفرماييد
شما خودتون به عنوان يك فرد در دنياي واقعي ، ميپذيريد بسياري از مسائل شرعي و يا مذهبي خودتون رو از پسري كه تنها دو سال با شما فاصله سني داره ، ازدواج نكرده ، و با مسائل و مشكلات خانم ها درگير نشده ياد بگيريد؟
بههيچ وجه من الوجوه
و خيلي از مسايل ديگه
من يك طلبه ميشناختم ، كه اين كار رو انجام ميداد و در مراحل سوم و چهارم ارتباط
به بهانه دوري از گناه پيشنهاد صيغه محرميت بدون اذن پدر!! ميداد
!! !!
متاسفانه اونقدر اين مسايل و سوء استفاده ها زياد شده كه واقعا تشخيص خوب از بد براي حتي امثال ما نيز مشكل شده چه برسد به جواناني كه مكر و حيله هاي مختلف رو نديده و نشنيده اند .
بگذريم
ببينيد من منكر مزاياي چت نيستم . هرچند كه مزاياي آن براي جوانان شايد به 3 درصد در مقابل 97 درصد برسه
يه چيز جالب
شما فكر مي كنيد اونا تو مرحله چت موندن؟؟؟؟؟؟؟؟
نه بعيد به ارتباط نيست
اونا بهراحتي با هم صحبت مي كنن
بله طبيعيه
گاهي همديگه رو مي بينن
بله همينطوره
و بدتر از همه اينه كه خاله من خيلي راحت پذيرفته
گاهي وقت ها انسان براي اين كه ذهن طرف مقابلش رو از تصوير منفي كه ممكنه نسبت بهش پيدا بشه دور كنه ، بسياري از موارد رو خودش بهش اضافه ميكنه . مثل اين مسئله كه اصلا به محمدرضا علاقه نداره و ... يعني از قبل راه هر گونه پيشداوري رو براي شما مي بنده ، كه بتونه راحت به ذهن شما خط بده
آخه اگه علاقه داشت كه حاضر نميشد به اين راحتي ...واقعا نميدونم و سنگينه برام
اين تصور شما است و مطلبيه كه ايشان براي شما گفته . ولي آيا در واقعيت نيز پذيرفته؟ ميتونيد اين رو تضمين كنيد؟ كه نرگس ديگر تماس ندارد؟
ببينيد ، نميخوام نرگس رو تبرئه كنم . اما نرگس هميشه بين پسرا بوده...و همه رو دايي و عمو و بابا و...مي بينه
ميدونم . همه رو قبول دارم . منتهي من هم همون ابتدا در اين كه چرا اين داستان داره به اين صورت خط دهي ميشه ، واقعا توش موندم و برام قابل هضم نيست . هزار و يك برنامه ميشه براش تعريف كرد . اما انگيزه واقعي چيه؟ نميدونم
ببين دختر خوب
هيچ انسان والا مقامي كه به درجه كمال رسيده باشد ، از "من" براي ذكر جملاتش استفاده نميكند و خود را استثنا نميكند . حتي پيامبر خدا كه معصوم بود ، خود را بنده خدا ميخواند . حضرت علي (ع) كه اسوه تقوي و عدالت بود
و عصمت او بر همه هويدا ، حتي به دختران جوان سلام هم نميكرد ، كه نكند خود و يا او به گناه آلوده شود
من كه اينا رو قبول دارم
ميدونم . اينها رو ميگم تا راحت تر بتوني اين مسائل رو تحليل كني
بله
كسي كه ميگويد من و شما فرق داريم ، من دارم به تو چيز ياد ميدهم ! من .... مطمئن باشيد يك طرف قضيه او به شيطان وصل شده . راحت تر بگويم قبلا هم گفتم با چت في نفسه مخالف كامل نيستم . كه اگر بودم الان پشت آن نبودم . البته چه بسا مرا هم شيطان اينجا نشانده باشد ولي با اين حال و با اينكه همسر و دو فرزند دارم و سني از من گذشته ، با اين حال از ترس هميشه از همسرم خواسته ام در كنارم باشند . الان هم سلام دارند ....
سلام من رو هم متقابلا برسونيد
سلامت باشيد .
من دقيقا عين اين حرفو بهش زدم و خدا رو شكر كه خيلي كمكم كرد
خب خدا رو شكر
ببينيد مساله اصلي الان محمدرضاست . يه روش مناسب لازمه براي قبولوندن اين مساله بهش . من فكر مي كنم من و نرگس از اونجايي كه دختريم ، نميتونم تصميم خوبي تو اين زمينه بگيريم . متوجه منظورم شديد؟
ببين خواهرم
بماند
نرگس به هيچ عنوان نبايد به خاطره ها و يادهاي آن هم فكر كند . حتي اگر به همان حالت بي اعتقادي قبل بازگردد ، ممكن است براي او بهتر باشد و عاقبت بهتري داشته باشد
قطعا به حالت قبل برنميگرده ، چون قانع شده و دلايلشو پذيرفته
اميدوارم . دخترا هميشه زود قانع ميشن . البته جسارت نشه
نه خواهش مي كنم
اين به خاطر روح باصفا و پاكيه كه دارند . كه ذاتا با آقايون اختلاف فاحش داره . ولي خب زود هم ...
...
پس بهاين نتيجه رسيديم كه دليلي نداره نرگس محمدرضا رو قانع كنه
بله قطعا اين به خاطر علاقه اي است كه نسبت به ايشان احساس ميكنه .
ميشه يك خواهشي بكنم؟
بله بفرماييد
من تمام داستان شما رو تو آرشيو همين مسنجر دارم
اگر اجازه بديد با تغيير اسامي و نسبت ها در يكي از قسمت ها بزنم و روي جزيياتش بحث كنم
اشكالي نداره . اگه كمكي به بقيه مي كنه عاليه
واقعا ازتون ممنونم
خواهش من هم همينطور .
لطف كرديد و بنده را قابل دانستيد . انشاالله عاملي شود تا اين كه براي هدايت من هم دعا كنيد
خواهش مي كنم
فقط يه خواهش ديگه داشتم
بفرماييد
دعا كنيد همين
خواهش ميكنم . اگر قابل باشم حتما
بازم ممنون
خواهش . التماس دعا خيلي زياد
از خانواده محترم هم از جانب من عذرخواهي كنيد
حتما
خواهش ميكنم
خدانگهدارتون
خدانگهدار
برای شنيدن صدای مناجات ، پس از قطع صدای وبلاگ ، بر روی نماد بلندگو كليك كنيد
تلاوت جزء يازدهم قرآن استاد شاطری
التماس دعا